انتخاب واحد

جهت استفاده از سیستم ثبت نام اینترنتی موارد ذیل را رعایت فرمایید:

1-    آدرس مراجعه جهت انتخاب واحد به شرح ذیل می باشد

http://78.38.168.17

2-   پس از ورود به صفحه اول سایت از شماره دانشجویی به عنوان (نام کاربری) و از شماره شناسنامه به عنوان (رمز عبور) استفاده نموده و دکمه ورود به سیستم استفاده نمایید.

تذکر مهم : پس از اولین ورود به سایت نسبت به تغییر رمز عبور خود اقدام نمایید.

3-   در پنجره ظاهر شده  و دربخش پیامها وارد نمودن (شماره همراه اول و
آدرس ایمیل) برای اولین بار و فقط یکبار الزامی است. دکمه ثبت را فشرده و منتظر ظاهر شدن پیغام
"اطلاعات با موفقیت ثبت شد"  باشید . سپس دکمه
خروج از سیستم را فشرده و از سیستم خارج شوید.

4-   مجددا نام کاربری و رمز عبور را وارد نموده و نسبت به ثبت مشخصه های دروس اقدام نمایید.(در صورتیکه شماره مشخصه خود را نمی دانید در همین صفحه و از قسمت لیست دروس ارائه شده می توان شماره مشخصه را برداشت نمایید)

5-   پس از پایان ثبت مشخصه های دروس و برای پرداخت وجه شهریه می توان از قسمت پرداخت الکترونیکی و با داشتن یک کارت عابر بانک عضو شبکه شتاب نسبت به پرداخت الکترونیکی شهریه از طریق درگاههای بانک ملی و ملت اقدام نمود.(رمزدوم کارت عابر بانک و کد CVV2 قبلا می بایستی قبلا فعال شده باشد) 

6- شماره تلفن های تماس رفع مشکلات مالی جناب آقای تیموری (0861-4134028)و مشکلات آموزشی جناب آقای بیات(0861-4134024) می باشد

 ((لطفا منتظر اطلاعیه بعدی ما باشید))

 

1-   شروع ثبت نام اینترنتی روز شنبه مورخ 14/11/91 از ساعت 12 ظهر لغایت 24 شب می باشد. ( ساعت  اعلام شده فقط برای روز  اول انتخاب واحد می باشد)

2-   با توجه به امکان تداخل دروس ارائه شده توسط مدیران محترم گروهها ، دروس مذکور و برنامه زمانی امتحانات به گونه ای برنامه ریزی شده که جهت جلوگیری از مشکلات بعدی دانشجویان هر ورودی امکان ثبت دروس با تداخل را نداشته باشند. لذا از تماس با دانشگاه جهت رفع مشکل یاد شده جدا خودداری فرمایید.

3-  هر دانشجو فقط قادر به انتخاب واحد در روز مشخص شده طبق جدول زمانبندی زیر می باشد.لذا دقت فرمایید در روز مورد نظر برنامه ریزی لازم جهت انجام انتخاب واحد خود را داشته باشید.

4-   دانشجویانی که به دلایلی همچون (عدم ارائه مدرک تحصیلی، کمیته انضباطی،دو ترم مشروطی و ... ) فایل آنها بسته بوده و قادر به ثبت نام نیستند هرچه سریعتر به دانشگاه مراجعه و نسبت به رفع مشکل خود اقدام نمایند.

5-   جهت انتخاب واحد تسویه بدهی قبلی دانشجو و واریز شهریه ثابت نیمسال جدید الزامی است. 

6-   پرداخت شهریه بصورت الکترونیکی و از طریق کارتهای عضو شبکه شتاب بوده و فعال بودن رمز دوم کارت و کد CVV2 الزامی است.

7-  دانشجویانیکه بدهی خود را از طریق شعب بانک بصورت نقدی واریز نمایند ، 24 ساعت بعد می توانند نسبت به انتخاب واحدهای خود اقدام نمایند. لذا شایسته است این دسته از دانشجویان با توجه به برنامه زمان بندی انتخاب واحد رشته خود برنامه ریزی لازم را بعمل آورند.

8-  امکان رویت دروس ثبت شده از طریق دکمه دانشجوی مهمان در صفحه اول سایت برای دانشجویان کلیه رشته ها فراهم بوده و دانشجویان محترم تا روز انتخاب واحد فقط قادر به رویت دروس یاد شده جهت اطلاع از روز ، ساعت ،نام استاد و برنامه امتحانی دروس خود می باشند.

ردیف

ایام هفته

نام رشته

1

شنبه -14/11/91

حسابداری – مهندسی الکترونیک – مهندسی برق(قدرت) – ریاضی کاربردی

2

یکسنبه - 15/11/91

مهندسی معماری – برنامه ریزی شهری-مدیریت اجرایی -مهندسی سازه

3

دوشنبه – 16/11/91

مدیریت دولتی-
  مهندسی صنایع – شیمی تجزیه-
  شیمی آلی-ساخت و تولید-طراحی کاربردی

4

سه شنبه – 17/11/91

آموزش زبان-
  مشاوره- میکروبیولوژی-مهندسی کامپیوتر

5

چهارشنبه – 18/11/91

تبدیل
  انرژی-روانشناسی عمومی- روانشناسی بالینی – مهندسی ومدیریت ساخت

6

پنج شنبه – 19/11/91

مکانیک خاک و پی – طراحی کاربردی – حقوق خصوصی – حقوق جزاء و جرم شناسی

لیست واحدهای قابل اخذ به تفکیک مشخصه جهت ورودیهای مهر و بهمن 91

به اطلاع کلیه دانشجویان محترم می رساند جهت جلوگیری از بروز مشکلات بعدی فقط از مشخصه های یادشده مندرج در جدول ذیل استفاده نمایید .

" لطفا منتظر اطلاعیه های بعدی باشید."

ردیف

نام رشته

نام رشته

1

حسابداری

ورودی مهر 91

گروه A : (3و4و5و10و11) – گروه B : (7و8و9و10و11)

ورودی بهمن 91

گروه A : (2و3و4و5) – گروه B : (6و7و8و9)

2

مهندسی الکترونیک

ورودی مهر 91

(25و26و27و28و29و30و31و32و33و34و35)

ورودی بهمن 91

(21و22و23و24)

3

مهندسی برق(قدرت)

ورودی مهر 91

(16و17و18و19و20)

ورودی بهمن 91

(12و13و14و15)

 4

ریاضی کاربردی

ورودی مهر 91

(187و186)

ورودی بهمن 91

-

5

مهندسی معماری

ورودی مهر 91

(119و118و117و116)

ورودی بهمن 91

(115و114و113)

6

برنامه ریزی شهری

ورودی مهر 91

(124و123و122و121و120)

ورودی بهمن 91

(130و129و128و127و126و125)

7

مدیریت اجرایی

ورودی مهر 91

 (43و42و41و40)

ورودی بهمن 91

دروس اصلی(39و38و37و36)-دروس جبرانی(47و46و45و44)

8

سازه

ورودی مهر 91

-

ورودی بهمن 91

-

 

رویکردهای استراتژیک آمریکا در منطقه خاورمیانه – بخش اول

 دکتر حسن عباسی

تردد در این مسیر فقط حق من است!

حوزه استراتژی و دکترین فقط سیاسی نیست و مجموعه ای گسترده از حوزه های سیاسی و اقتصادی و نظامی و فرهنگی و اجتماعی را در بر می گیرد؛ اما از آنجا که روزنامه صفحه ای مستقل برای مباحث استراتژیک ندارد، مقاله را در صفحه سیاسی درج می کند.این مجموعه مباحث حاصل تازه ترین دیدگاه های دکتر حسن عباسی است که بسیاری از خوانندگان با دیدگاه های ایشان آشنایند. همشهری ضمن درج این دیدگاه از اظهار نظر و دیدگاه های تازه صاحب نظران استقبال می کند.

تئوری بازی ها، یک روش عمومی در تصمیم سازی های استراتژیکی و تاکتیکی است که مدل های گوناگونی دارد.

در این نوشتار- که متن ویرایش شده کنفرانسی است که اخیراً در تالار وحدت دانشگاه تبریز ایراد گردید- سعی شده است با استفاده از یکی از ساده ترین مدل ها در تئوری بازی ها، برای آشنایی عموم مخاطبان با چگونگی روند علمی تصمیم سازی، مبتنی بر بررسی احتمالات، مسئله کشمکش میان آمریکا با ایران بر سر بهره مندی از انرژی هسته ای مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد و البته برای آسان سازی فهم آن، تلاش شده است که از ابعاد پیچیده و فنی آن- به ویژه از به کاربردن مفاهیم تخصصی- حتی الامکان صرفنظر و پرهیز شود. در جهان پرآشوب امروز که روند تحولات، شتاب گسترده ای یافته است، بهره مندی از عنصر تصمیم سازی در ابعاد حرفه ای آن، مهمترین گزینه برای بقاء یک امت – کشور است.

 امید اینکه طرح روش های تصمیم سازی در طرح ریزی استراتژیک در سطح جامعه، موجب آشنایی هر چه بیشتر عموم با این روش ها گردد.

امکان و احتمال

در تئوری بازی ها، مبتنی بر بررسی احتمالات، اساسی ترین مسئله، بررسی امکانات است: اگر موضوعی «امکان» داشت، پس «احتمال» هم خواهد داشت؛ تا چیزی امکان نداشته باشد، احتمال وقوع آن غیرممکن است. آنجا که سیاست، عرصه ممکنات است، استراتژی عرصه تنظیم احتمالات مبتنی بر ممکنات خواهد بود.

رکن اساسی در بررسی احتمالات اقدام از سوی طرفین منازعه، «بلوف سنجی» است. بلوف سنجی، از طریق «امکان سنجی» ارزیابی می شود.بلوف های تکنیکی، تاکتیکی یا استراتژیکی، به سه دسته تقسیم می شوند:

۱- بلوف سفید: اینکه فرد مشخصی (فرضاً جورج) مدعی است که می تواند یکصد متر روی ریل راه آهن قدم بزند بدون اینکه بیفتد. در اینجا هم مدعی (جورج) مشخص است، هم مدعای او امکان پذیر. پس هر دو بخش مسئله شفاف است.

۲- بلوف خاکستری: اینکه فرد مشخصی (فرضاً همان آقای جورج) مدعی است که می تواند روی آب راه برود بدون اینکه غرق شود. در اینجا، مدعی (جورج) مشخص است، اما مدعای او (راه رفتن روی آب) امکان پذیر نمی نماید. لذا یک بخش مسئله مبهم است.

۳- بلوف سیاه: اینکه گفته شود فرد نامشخصی، مدعی است که می تواند روی آب راه برود بدون اینکه غرق شود. در اینجا، هم مدعی و هم مدعا، هر دو مبهم هستند.

در سیاست استراتژیک، یکی از مهم ترین مسائل، تشخیص صحت و سقم بلوف خاکستری است؛ زیرا بسیاری از ادعاها در صحنه جهانی، از این جنس هستند. اگر تشخیص صحت بلوف ها، به دقت صورت نگیرد، تصمیم متقابل در برابر آنها، قطعاً تصمیمی انفعالی و فاجعه زا خواهد بود.

پس «بلوف سنجی» مبتنی بر «احتمال سنجی» و «احتمال سنجی» مبتنی بر «امکان سنجی» است.

ساده ترین روش امکان سنجی در یک منازعه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی یا نظامی، تهیه «ترتیب نیرو» و «ترکیب نیرو» است.

«ترتیب نیرو» ، تنظیم و برآورد توانمندی و استعداد نرم افزاری و سخت افزاری حریف در ۶ حوزه نیروی انسانی، تجهیزات، تأسیسات، منابع مالی، منابع زمانی و استراتژی و تاکتیک اتخاذ شده است.

همچون مدیر یک تیم فوتبال که در هنگام مسابقه، با توجه به آرایش و توانمندی تیم حریف در زمین بازی، تیم خود را آرایش می دهد، یک مدیر استراتژیک یا تاکتیکی نیز پس از «ترتیب نیرو» ی حریف، به «ترکیب نیرو» ی جبهه خود می پردازد.

«ترکیب نیرو» ، تنظیم و برآورد توانمندی و استعداد نرم افزاری و سخت افزاری خود، در ۶ حوزه نیروی انسانی، تجهیزات، تأسیسات، منابع مالی، منابع زمانی و استراتژی و تاکتیک اتخاذ شده، نسبت به «ترتیب نیرو» ی حریف است.

هرگاه «ترتیب نیرو» ی حریف، به روز، تنظیم و برآورد شد و سپس «ترکیب نیرو» ی خودی، در نسبت با آن به روز، تنظیم گردید، آنگاه «امکان سنجی» ممکن خواهد بود. پس از این مرحله، بلوف سنجی و سنجش احتمالات، امکان پذیر است.

غلو و بلوف

در تنظیم «ترتیب نیرو» ی حریف، توجه به روانشناسی استراتژیست ها و سیاستمداران کشور حریف ضروری است.
برای مثال، استراتژیست های آمریکایی، به دلیل تفوق سیاسی، اقتصادی و نظامی کشورشان، همواره از موضع بالا برخورد کرده و تکبر ویژه آنگلوساکسنی خود را به نمایش  می گذارند. به زعم آنها، بازی «پوکر» تبلور تفوق آمریکایی در صحنه است و چون ذات «پوکر» بر بلوف است، همواره استراتژیست های آمریکایی در کنار سیاستمداران و اصحاب رسانه های آن کشور، مثلثی را شکل  می دهند که قلب آن را «اغراق» ، «غلو» و «بلوف» رقم  می زند.

نکته اساسی این است که اگر رژیم آمریکا بداند در اقدام به کاری به طور نسبی موفق خواهد بود، برای عملی ساختن آن، لحظه ای درنگ نخواهد کرد؛ مثال کشور عراق، مهم ترین گواه این مسئله است؛ آنگاه که زمان اقدام علیه عراق رسید، مسئله ای به نام شورای امنیت برای آمریکا و انگلیس و سایر اعضای محور «آنگلوزاینیست رژیمز» Anglo-Zionist Regimes موضوعیت نداشت.

اصرار گسترده آمریکا برای پرونده سازی علیه ایران و کشاندن آن به شورای امنیت، سه مسئله را به ذهن متبادر  می سازد:

- با این اصرار، آمریکا مسئله مواجهه خود با ایران را در سطح افکار عمومی جهانی با هدف «عادی سازی» و تخلیه هیجانات، تعمیم  می بخشد.

- این اصرار، حکایت از محدودیت های آمریکا در مواجهه با ایران دارد. در واقع، این کشور به جای برخورد عملی از جنس تهدید سخت، در فضاسازی تهدید نرم باقی مانده است.

- یا اینکه هدف آمریکا از این اصرار  با توجه به محدودیت های آن در مواجهه با ایران – تدارک یک ائتلاف جهانی است . وجه مشترک هر سه مسئله، اغراق در موضوع به نیت تأمین عقب نشینی و «وادادن» ایران است.

یک درد بدون درمان: بهانه

در تبیین خط مشی Gate-way تهدید رژیم آمریکا علیه ایران، مبتنی بر تئوری بازی ها، «بهانه شناسی» یک اصل اساسی است.
یک استراتژیست برای «کیش» و «مات» حریف، در صحنه بازی، ابتدا به دنبال تبیین یک «بهانه» رفته و با تبلیغات گسترده، موضوع «بهانه» را «مسئله» حریف  می کند.

آمریکا طی سال های گذشته چهار موضوع را مورد «بهانه» قرار داده و با عظیم ترین و حجیم ترین تبلیغات گسترده در طول تاریخ تبلیغات مدرن، آنها را به مسئله ایران و جهان تبدیل کرده است:

۱- بهانه تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای. با توجه به اینکه جمهوری اسلامی بارها اعلام نموده است که فقط با نیت اهداف اقتصادی به دنبال دستیابی به انرژی هسته ای است، اما آمریکا و سایر اعضای محور رژیم های آنگلوصهیون، همچنان بر طبل این بهانه  می کوبند و به سختی تلاش  می کنند تا بهانه خود را به کرسی بنشانند.

آمریکا، تنها کشور استفاده کننده از سلاح هسته ای در جهان(به ترتیب، ابتدا پرتاب بمب هیدروژنی در هیروشیما و ناکازاکی ژاپن در جنگ دوم جهانی و بهره گیری از بمب های حاوی اورانیوم ضعیف شده در مناقشه کوزوو در بالکان و به کاربردن سلاح های نوترونی در تورابورای افغانستان در سال ۱۳۸۰ و در نزدیکی فرودگاه بغداد در ۱۳۸۲) است.
بنا به گفته محمد البرادعی- دبیر کل آژانس انرژی اتمی که به دلیل ایفای نقش ویژه در اطاله روند پرونده سازی هسته ای برای ایران، از سوی نهادهای صهیونیستی، جایزه ویژه صلح را دریافت نمود- در جهان ۲۷۰۰۰ کلاهک اتمی وجود دارد. در شرایطی جهان آنگلوساکسن، ایران را به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای متهم  می کند که بیش از نیمی از کل کلاهک های هسته ای جهان – یعنی ۱۵۰۰۰ کلاهک – تنها در اختیار کشورهای محور آنگلوصهیون است.

۲- بهانه حمایت ایران از تروریسم. این بهانه نیز در شرایطی مطرح  می شود که جهان آنگلوصهیون در دو قرن اخیر، منشأ پیدایش و گسترش انواع تروریسم مدرن است؛ منشأ و عامل سایکوتروریسم Psycho-Terrorism، تکنوتروریسم Techno-Terrorism، مدیاتروریسم Media-Terrorism، اکوتروریسم Eco-Terrorism، اکانوتروریسم Econo-Terrorism، نارکوتروریسم Narco-Terrorism، بیوتروریسم Bio-Terrorism، ایدئوتروریسم Idea-Terrorism و …

۳- بهانه نقض حقوق بشر از سوی ایران. باید توجه داشت که آمریکا- مجری طرح گوانتانامو، ابوغریب در عراق ، شکنجه گاه های هوایی بین قاره ای و … – این اتهام را مبنای بهانه قرار داده است.

۴- بهانه فقدان دموکراسی در ایران. این بهانه نیز از سوی کشوری چون آمریکا مطرح  می شود که از سه زاویه قابل تأمل است:
الف- آمریکا خود یکی از غیردموکراتیک ترین کشورهای جهان است. در طول بیش از ۱۵۰ سال گذشته، در این کشور تنها از دو حزب، دو نفر انتخاب و در یک سیستم رفراندوم بسیار ضعیف و ناعادلانه، درنهایت یکی از آنها وارد کاخ سفید  می شود.
ب- بیش از ۹۰ درصد کشورهای دوست و هم پیمان آمریکا در جهان را حکومت های دیکتاتوری سلطنتی یا جمهوری های کودتایی سرهنگان و ژنرال ها تشکیل  می دهند.
ج- در سال های اخیر، در هر نقطه از جهان که با استفاده از قواعد نسبی دموکراسی، رأی مردم برتافته شده است، نتیجه برای آمریکا، غیرقابل تصور و فاجعه بار بوده است. به سادگی  می توان دموکراسی گریزی آمریکا در برنتافتن و مخالفت با نتیجه انتخابات عمده سال ۱۳۸۴ در کشورهای ایران، بولیوی، عراق، فلسطین و … را مشاهده نمود.

در تئوری بازی ها، نسبت به «بهانه شناسی» ، برای طرح ریزی استراتژیک، در شرایط تنوع بهانه ها از سوی حریف، توجه به دو نکته ضروری است:
- ابتدا اینکه به هیچ وجه نباید به بهانه جویی حریف تن داد: هر نوع «اعتمادسازی» نسبت به بهانه جویی حریف، نتایج فاجعه بار استراتژیکی را در برخواهد داشت.

- و دیگر اینکه اگر به بهانه اول تن در داده شد، اما حریف به مقاصد مورد نظر از بهانه جویی هایش نرسید، قطعاً و یقیناً به سراغ موارد بعدی در فهرست بهانه ها خواهد رفت.

البته ممکن است این تلقی وجود داشته باشد که در بازی با بهانه های حریف،  می توان «زمان» را با «اعتمادسازی» خرید. باید توجه داشت که این تلقی در ابعاد تاکتیکی شاید مؤثر باشد، اما در بعد استراتژیکی و در میان مدت و درازمدت، همان نتایج فاجعه بار مترتب بر بحث اعتمادسازی را در پی خواهد داشت.
آمریکا در طول ماه های پس از اشغال عراق و آشکارشدن ماهیت گرداب چریکی آن کشور، اقدام به فرافکنی نمود و همسایگان عراق ـ به ویژه ایران و سوریه ـ را به دخالت در امور داخلی عراق اشغالی متهم کرد.

اخیراً با تعمیق گرداب عراق برای کشورهای محور آنگلوصهیون، آمریکا طرح روانی فرافکنی مزبور برای زمینه سازی «بهانه» تازه ای علیه جمهوری اسلامی در سطح افکار عمومی جهان را به صورت سازمان یافته پی گیری  می کند.

پس از اعلام کاندولیزا رایس مبنی بر مجاز بودن زلمای خلیل زاد ـ سفیر آمریکا و حاکم واقعی عراق اشغالی _ برای مذاکره با همتای ایرانی خود در مورد مسائل داخلی عراق و دعوت رسمی برخی مقامات عراقی از ایران و برخورد اولیه ضعیف مقامات ایرانی با این توطئه، زمینه تبلیغات گسترده آمریکا برای فضاسازی در این خصوص فراهم آمد.

آینده این طرح روانی را  می توان اینگونه پیش بینی کرد: در ماه ها و سال های آینده، آمریکا در عراق بیش از پیش ناکام خواهد ماند، آنگاه با استمرار فضاسازی روانی خود مبنی بر رغبت برای مذاکره بر سر رفع مشکلات امنیتی عراق و عدم همکاری و مذاکره از سوی ایران، این القاء روانی برای جهانیان پیش  می آید که واقعاً ایران در امور داخلی عراق دخالت  می کند و مانع از تحقق آرامش و ثبات در عراق  می گردد.

پس از تحقق این «القاء» روانی، آنگاه موضوع این «القاء» و اتهام، تبدیل به «بهانه» ای خواهد شد که ایران برای خلاصی از آن بایستی همین روند طاقت فرسای رهایی از «اتهام» تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای را طی کند؛ همین روندی که حاصل «اعتمادسازی» بی مورد ایران، نسبت به اتهام بی اساسی بود که این پذیرش «اصل» اعتمادسازی از سوی ایران، در سطح افکار عمومی، القاء مظنون و مشکوک و غیر قابل اعتماد بودن ایران را در پی داشت.

در شرایطی که عامل بی ثباتی روز افزون عراق، حضور نیروهای اشغالگر آنگلوصهیون است، جمهوری اسلامی ایران، هیچ موضوع قابل مذاکره ای با آمریکایی ها در خصوص عراق ندارد؛ کشورهای آنگلوصهیون باید به اشغال عراق، افغانستان و فلسطین خاتمه دهند؛ این موضوعی مذاکره پذیر نیست.
در نتیجه، هر نوع پذیرش مذاکره با آمریکا در مورد مسائل داخلی عراق، در آینده دروازه بهانه پنجم را علیه ایران خواهد گشود؛ بهانه مداخله در امور داخلی عراق و ممانعت از تحقق ثبات و آرامش در آن کشور.
  
  * استراتژیست های آمریکایی، به دلیل تفوق سیاسی، اقتصادی و نظامی کشورشان، همواره از موضع بالا برخورد کرده و تکبر ویژه آنگلوساکسنی خود را به نمایش  می گذارند
* همواره استراتژیست های آمریکایی در کنار سیاستمداران و اصحاب رسانه های آن کشور، مثلثی را شکل  می دهند که قلب آن را «اغراق» ، «غلو» و «بلوف» رقم  می زند.

دکترین های تهدید

الف- دکترین های استراتژیکی صحنه۱- دکترین دومینو: مبتنی بر قاعده بازی مهره ها، طراحان استراتژی های جناح محافظه کاران واشنگتن در انستیتو امریکن اینترپرایز American Enterprise Institute، معتقد بوده و هستند که با اشغال افغانستان و عراق، سایر کشورهای منطقه- به  ویژه ایران و سوریه- فرو ریخته و به دامن غرب در  می غلتند. محاصره ۳۶۰ درجه ای جغرافیایی، نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران از سوی آمریکا، برای تحقق این دکترین صورت گرفته است.

۲- دکترین ایگنوتوس: هنری کسینجر- طراح این دکترین- براین باور است که همچون دریاهای آزاد که در مالکیت هیچ کشوری نیست، نفت نیز نباید در مالکیت کشورهای به خصوصی باشد. در این دکترین، تسلط بر کشورهای دارنده منابع نفت و گاز و مهار انرژی های فسیلی در جهان از طریق اعمال کنترل توسط آمریکا، تنها راه بقاء «تمدن نفتی» و کاپیتالیستی غرب محسوب  می شود.
۳- رفرم در خاورمیانه بزرگ: خاورمیانه، مفهوم غلطی است که حدود ۱۱۰ سال پیش توسط آدمیرال آلفرد ماهان مطرح شد و محدوده جنوب غرب آسیا و شمال شرق آفریقا را در بر  می گرفت اما با تعبیر «خاورمیانه بزرگ» از سوی بوش پسر، این مفهوم در واقع کل جهان اسلام را در بر می گیرد.

کلمه رفرم Reform – که در جهان اسلام به غلط، «اصلاحات» ترجمه  می شود – نیز گمراه کننده است. «اصلاح» ، واژه ای قرآنی در برابر مفهوم «افساد» است. صالح و فاسد، مصلح و مفسد ، مصلحت و مفسدت و اصلاحات و افسادات مفاهیمی هستند که نسبتی با «رفرم» ندارند. در واقع، رفرم، اعم از اصلاح و افساد است.

اشتباه معادل گیری اصلاحات به جای رفرم، در جای دیگری با واژه هم خانواده اصلاحات یعنی «صلح» نیز تکرار  می شود.
صلح در برابر جنگ نیست و اساساً تعبیر «جنگ و صلح» غلط رایجی است که معادل «War & Peace» گرفته شده است.

در صورتی که نه صلح معادل با Peace است و نه اصلاحات با رفرم برابر است. صلح روبه روی فساد، اصلاح روبه روی افساد و جنگ – حرب یا War – به عنوان طیفی از مواجهه و منازعه، در برابر «سازواری» – سِلم یا Peace – مطرح است.

هیأت حاکمه جمهوری خواه کاخ سفید واشنگتن، نسبت به آنچه رفرم در خاورمیانه نامیده  می شود، به دو جریان در صحنه سیاست استراتژیک آمریکا تفکیک  می گردد:
- جریان رادیکال: این جریان که از نومحافظه کاران تشکیل  می شود، معتقد است  می توان در جوامع اسلامی تغییر بنیادی ایجاد نمود. فرمول جریان رادیکال برای جهان اسلام این است؛ باید فرم کهنه، دفرمه شده و فرم جدید محقق گردد.

Old Form ? Deform ? New Form

استراتژی تحقق فرمول پیشنهادی این جریان، استفاده از پتانسیل اختلافات قومی و مذهبی جهان اسلام برای تخلیه و تعدیل انرژی مقاومت در برابر تغییر و رفرم مورد نظر است. با برهم زدن نظم و فرم سابق، هرج و مرج ایجاد  می شود. این هرج و مرج به تضعیف نیروهای منطقه  می انجامد و در نتیجه، شرایط برای تحقق نظم و فرم مورد نظر آمریکا فراهم  می شود.

- جریان واقع گرا: این جریان، گروه کیسینجر و ژنرال برنت اسکوکرافت Brant Sco Craft- مشاور امنیت ملی بوش پدر- و هوادارانشان در حزب جمهوری خواه را در بر  می گیرد. این گروه معتقدند که نمی توان کشورها و جوامع اسلامی را تغییر داد و تنها  می توان آنها را «دموکرات تر» نمود.
انتقاد این جریان به روش «صادرات دموکراسی» و «دموکراسی های صادراتی» متوجه بی ثباتی در جهان اسلام است. برنت اسکوکرافت  می گوید: ثبات موجود و نسبی در کشورهای اسلامی را که حاصل «فرم» موجود آنهاست نباید دست کم گرفت، زیرا ارزش ثبات موجود زمانی مشخص  می شود که این ثبات، نفی شده و با پدیدارشدن بی ثباتی در منطقه جنوب غرب آسیا، هزینه ایجاد مجدد آن برآورد شود. گروه واقع گرایان حزب جمهوری خواه معتقدند نومحافظه کاران در این خصوص جوان هستند و دشواری های پیدایش نظم و «فرم» موجود در جهان اسلام را نمی دانند. فرمول این جریان برای جهان اسلام این است؛ فرم کهنه، رفرم گردد.

Old Form ? reform

با وجود همراهی برژینسکی- استراتژیست ارشد حزب دموکرات- با گروه واقع گرایان جمهوری خواه در مسئله رفرم مورد نظر غرب در جهان اسلام، آنچه مهم است اینکه اختیار اقدام در دست جریان رادیکال- یعنی نومحافظه کاران کاخ سفید- است.
واژه های فرم Form (شکل، رخ و ریخت) ، رفرم Reform (شکیل، ریخت مندسازی مجدد) و دفرم یا دفرمه Deform (بی ریخت) در نسبت با مفهوم خاورمیانه بزرگ، اینگونه چینش  می شوند که آمریکا، شکل و رخ خاورمیانه بزرگ را با معیارهای خود، شکیل و ریخت مند  می خواهد؛ حتی اگر از منظر دیگران، به ویژه ساکنان خاورمیانه بزرگ !! بی ریخت و دفرمه به نظر آید.

دکترین آمریکایی ریخت مند سازی _ رفرم – در خاورمیانه بزرگ، ۵ محور عمده دارد:

۱-۳) محور DDR: غیرنظامی سازی افراد مسلح در جنبش های انقلابی جهان اسلام Disarmament، بی نیازی به بسیج مندی آنها Demobilization، و بازگشت آنها به زندگی اجتماعی عادی Reintegration. هرچند محور DDR، خنثی سازی نیروهای چریکی و عناصر «منازعات کم شدت» را به عنوان «تروریست» در منازعه! جهانی با تروریسم مطمع نظر دارد، اما گام دیگر آن که نادیده گرفته می شود، خلع سلاح ارتش های کلاسیک کشورهای بزرگ در سطح جهان اسلام است: برای نمونه، هیچ گاه ارتش عراق یا افغانستان، در آینده تشکیلات نظامی گسترده و مستقل و تجهیزات نظامی سنگین مانند موشک بالستیک، بمب افکن های سنگین، ناوهای تهاجمی و … نخواهند داشت.
رفرم در خاورمیانه – بخوانید جهان اسلام – در حوزه DDR، به این معناست که پس از اتمام پروژه رفرم، در سطح جهان اسلام هیچ ارتش کلاسیک مقتدر و هیچ جنبش چریکی عمده ای وجود نخواهد داشت. هدف اصلی پروژه DDR، جنبش هایی چون حزب اللّه لبنان ، جهاد اسلامی فلسطین ، حماس و … است.
۲-۳) محور دموکراتیزاسیون Democratization کشورهای اسلامی: با این فرض که عصر دیکتاتورهای طرفدار غرب که بازمانده عصر کلنیالیسم Colonialism و استعمار نو هستند به سر آمده است، برای جلوگیری از طغیان مردم در این کشورها، آمریکا پیش دستی نموده و سعی دارد این بار مهره های خود را از طریق رفراندوم و با رأی مردم هر کشور، به آنها تحمیل نماید. طبیعی است که هر انتخاباتی که چهره مورد نظر غرب را بر صدر ننشاند، مورد تأیید آنها نیست.
در واقع، آن چه آمریکا آن را دموکراتیزاسیون می خواند، چیزی نیست جز «پورنوکراتیزاسیون» یا «نفسانیات سالاری» در کشورهای منطقه خاورمیانه.
اما در این مدت، هر کجا، روند دموکراتیزاسیون به طور نسبی و به شکل طبیعی جلو رفته است، نتایج برای غرب غیرقابل باور و غیرقابل پذیرش بوده است.
۳-۳) محور لیبرالیزاسیون Liberalization در کشورهای اسلامی: لیبرالیزاسیون به معنی «اباحی گرسازی» کشورهای مسلمان و تعدیل و نفی شریعت اسلام در این جوامع، محور سوم رفرم محسوب می شود. لیبرالیسم در کشورهای عربی به غلط به «حرّیت» و در ایران نیز با معنای مجعول «آزادی» معرفی می شود.
۴-۳) محور حقوق بشرمندی Human Rights کشورهای اسلامی: آمریکا با این پیش فرض که در جهان اسلام، «خدامحور» است و حق انسان در نسبت با خدا تعریف می شود، تلاش گسترده ای را آغاز کرده است که مدل غربی بشرمحوری Humanism را جایگزین نموده وحق انسان را، «خودبنیاد» و «طبیعی» بنمایاند، نه در ارتباط با عالم قدسی. در این فرض، بشر یک سره حق است و نه تنها هیچ تکلیفی بر عهده او نیست، بلکه حق منشأ و خالق بشر یعنی خدا نیز ندیده انگاشته می شود.
برای شناخت رفرم در خاورمیانه بزرگ، در محور حقوق بشرمندی جهان اسلام، مطالعه زندان ابوغریب عراق، به عنوان نمونه آزمایشگاهی طراحان و مجریان اعلامیه جهانی حقوق بشر و مانیفست رفرم در این حوزه ضروری به نظر می رسد.
۵-۳) محور جامعه سازی مدنی: آمریکا ارزش های ساختاری غرب را در قالب یک بسته فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، تحت عنوان جامعه مدنی Civil Society به جهان اسلام تحمیل می کند. رفرم در خاورمیانه بزرگ در حوزه جامعه سازی مدنی، از طریق ایجاد و گسترش NGO و جایگزینی آن با نهادهای غیردولتی سنتی در جوامع اسلامی از یک سو و ایجاد سازمان دولتی مربوطه- مانند وزارت جامعه مدنی در عراق- از سوی دیگر دنبال می شود.

۱- دکترین میخ و چکش:
جان آرکوئیلا John Arquilla استراتژیست ارشد در دانشگاه جنگ نیروی دریایی آمریکا، امپراتوری آمریکا را این گونه تعریف می کند: امپراتوری، یعنی حق مالکیت بر منابع مادی و معنوی بیرون از خاک و مرزهای آمریکا در سطح کل کره زمین، بدون هیچ محدودیت و هیچ مسئولیت. آرکوئیلا، جهت حرکت این امپراتوری را تبیین می کند: «وقتی شما چکش در دست دارید، همه چیز را میخ می بینید» . از درون این تلقی، هژمونی می جوشد و هرگونه واکنش به این هژمونی، «تروریسم» ارزیابی می شود. در واقع، جنگ با تروریسم، جنگ با نیروهای مقاومتی است که این نظام امپراتوری را برنمی تابند. شاید صحیح تر باشد که گفته شود تکبر ویژه «آنگلو صهیونی» ، هر چیز برجسته را میخ می بیند و لاجرم برای سرکوب آن در جست وجوی چکش برمی آید.

۲- دکترین گالیور ششم: جیمز بلک ول James Blackwell تلقی گالیوری نومحافظه کاران آمریکا را که شاگردان لئواشتراوس Leo Strauss – فیلسوف یهودی که عمیقاً شیفته داستان گالیور بود- هستند را این گونه تبیین می کند: خاورمیانه همان «لی لی پوت» است که از میان ۶ گالیور آن _ مصر، عربستان، ترکیه، عراق، ایران و اسرائیل _ ۵ کشور اول باید تجزیه و قطعه قطعه شوند و تنها گالیور ششم – رژیم صهیونیستی – بماند و لی لی پوت خاورمیانه را سرپرستی کند.

.: رویکردهای استراتژیک آمریکا در منطقه خاورمیانه – بخش دوم.
.: رویکردهای استراتژیک آمریکا در منطقه خاورمیانه – بخش سوم.
.: رویکردهای استراتژیک آمریکا در منطقه خاورمیانه – بخش چهارم.

اگر می‌خواهید به آن وعدۀ موعود نرسند، سبک زندگیشان را تغییر دهید

بسم الله الرّحمن الرّحیم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

  خلاصه ای از سخنرانی استاد رائفی پور

- 2بهمن1391- دانشگاه آزاد پزشکی

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

اگر می‌خواهید به آن وعدۀ موعود نرسند، سبک زندگیشان را تغییر دهید

سبک زندگی هرکس برگرفته از نوع تفکر و اعتقادات اوست.[ از نوع خوراک و پوشاک گرفته تا رفتار اجتماعی و معاملات، همگی گویای ایدئولوژی انسان است.]

درس‌ها و کتب مورد مطالعۀ هر فرد، جهان بینی و نگاه او را به خدا تغییر می‌دهند. سریال‌های تلویزیونی ذهن او را هدف قرار می‌دهند و نهایتا بر سبک زندگیش اثر می‌گذارند.توهمات و حقایق دینی سبک زندگی را می‌سازند.

کسی که معاد را قبول دارد، کسی که آن را رد می‌کند و کسی که خودش را از قوم برگزیده می‌داند شبیه به هم زندگی نمی‌کنند.

نگاه یک مسلمان به خدا، باعث می‌شود که سبک زندگی او با کسی که نگاه دیگری به خدا دارد یکی نباشد.

"خدای اسلام دارای صفات جلالیه(قهار، جبار، ...)است" ولی "خدای مسیحیت در نزد بنده‌اش متواضع است. او در برابر مخلوق، خود را خار می‌کند و به زمین می‌آید. خدایی که در هر حال تو را می‌بخشد و به تو هم تاکید بر بخشش در برابر هر ظلم(دزدی، قتل،...) دارد." و" خدای یهودیت که عاشق قومش است و در هر صورت عشقش را نثار آنان می‌کند و هر گناهی را از ایشان می‌بخشد.

این طرز فکر و نگاه به خدا و جهان پس از مرگ است که موجب تفاوت در روش زندگی آدمیان می گردد.

نکته ای در باب لقمۀ حلال

وجه مشترک تمامی تشرف یافتگان به حضور حضرت مهدی(عج)لقمۀ حلال است.

کسانی که در زمان حکومت امام علی(ع)در برابر ایشان ایستاده و جنگیدند کسانی بودند که دل به دنیا و مال دنیا بسته بودند. آنگاه که مولا علی(ع)حکومت را در دست گرفتند فرمودند که بیت المال را حتی اگر کابین زنانتان کرده باشید پس خواهم گرفت. پس کسانی که لقمۀ حرام خورده و دلبسته اش بودند در برابر حضرت شمشیر کشیدند.

در واقعۀ عاشورا، پس از شهادت علی اصغر، امام حسین(ع)علت دشمنی شامیان با ایشان را چنین بیان کردند:"شکم هایتان از مال حرام پر شده".

وقتی دنیا معیار باشد و انسانیت ارزش خویش را از دست دهد، سبک زندگی به هم میریزد. باید بفهمیم که ما مالک هیچ چیز نیستیم. همه چیز امانت است.

داستان مهدویت داستان غیرت و ادب است و بزرگترین با ادبی گناه نکردن است. در این جریان باید مشخص کنی کدام طرف جبهه هستی. اینجا بی طرفی بی معناست.

شاید چیزی که باعث شد امیرالمومنین پس از کشته شدن زبیر او را جهنمی بخواند این بود که"با اینکه حق را شناخت اعلام بی طرفی کرد." اما حُر ضمن حفظ ادب، پس از شناخت حق، مسیر درست را انتخاب کرد.

و نکتۀ آخر

دیدن امام زمان مهم است اما باید به خاطر داشته باشیم که شمر با امام زمانش رو در رو، چشم در چشم و با فاصله ای کمتر از نیم متر بود. اما چه کرد؟ شمری که جانباز جنگ صفین بود و در کنار امامش جنگید، چطور پس از چند سال رو در روی امام ایستاد و کلام شیوای ثارالله در وی اثر نکرد؟[ مال حرام چشم را کور و گوش را کر می‌کند.]

آنچه در شخصیت شمر بارز بود سه مورد را شامل می شد:

پول پرستی، تمسخر دیگران و شکم پرستی

حواسمان باشد که در زمان ظهور آقا امام عصر(عج)در کنارشان باشیم و نه در روبرو و برای این کار باید سبک زندگیمان مهدوی شود.

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

www.MASAFPORTAL.com

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) صلواتی هدیه نمایید...

"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-= 

دستور العمل جدیدلیدرهای«عرفان حلقه»:فرقه های انحرافی متحد شوید

 

سرویس فرهنگی«فردا»: وقتی در اواسط دهه هفتاد شمسی، شخصی ناشناس مدعی فرادرمانی شد، کمتر کسی به او توجهی نشان داد. همین موجب شد تا وی کمی بعدتر، مدعی راه اندازی گونه ای عرفان شود که این روزها با نام "حلقه" یا کیهانی می شناسیم. موسس این فرقه شخصی بنام"محمدعلی طاهری" است که بهره ای از اطلاعات دینی نداشته و با کمک چند خانم، که برخی از آنها مطالعات عرفانی و قرآنی داشته اند توانست این فرقه را گسترش دهد.

شروع فعالیت وی از سال 1383 بود که بعدها تلاش نمود در پوشش یک موسسه فعالیت خود را ادامه دهد. رییس این فرقه در سال 1385 مجوز یک سازمان مردم نهاد را کسب نمود که به دلیل تخلفات گسترده، مجوز وی تمدید نگردید و  وی بدون هیچ گونه مجوزی در قالب یک فرقه انحرافی در حال تبلیغ و جذب نیرو   بود.

علیرغم اینکه هیچ گونه مجوز آموزشی برای آقای طاهری صادر نشده بود؛ ولی کلاسهای گسترده ای را در تهران و چند شهر کشور فعال نمود که در برخی از این کلاسهای تا 300 هزار تومان برای 6 دوره کوتاه مدت آموزشی دریافت می کرد و از این طریق میلیون ها تومان ثروت نامشروع و غیر قانونی کسب نمود.

 گذشته‌ای در غبار

طاهری که چند صباحی خود را در مقام رهبری مذهبی (!) می دید، گذشته ای نا مشخص و غبار آلود دارد. از وی اطلاع چندانی در دست نیست و همین بر دامنه ابهامات و شبهات می افزاید. نباید فراموش کرد خود نیز با سکوتش و عدم پاسخگویی، بر گرمای این اتفاق می دمد. تا کنون، دلیل عدم وضوح و شفافیت در این باره مشخص نشده است.

می توانید هر گمانی را در این باره، متصور باشید. آنچه درباره وی قطعی است، عضویت در گروه "چریک فدائی خلق" است. اگرچه وی در رتبه گردانندگان یا سران این جریان نبوده؛ اما مدتی در آن فعال بوده است.

برخی کارشناسان معتقدند، ریشه برخی باورهای وی را می توان در این سال ها و روزها جست. وجود تفکرات الحادی و دهری فرقه هرمی حلقه را می توان در این دوران دانست که سرکرده آن، تاثیرات فراوانی از مارکسیسم و تجربه گرایی الحادی پذیرفته است.

در حقیقت، اساس تفکر وی را می توان در این برهه دانست که بعدها، بسط یافته و از طریق یارانش در شورای مرکزی، ظاهری اسلامی هم یافته است.

برخوردهای قانونی

به هر روی با برخوردهایی که با فعالیت های غیر قانونی وی شد وی در در دادگاه محکوم به تحمل زندان و رد مال نامشروع گردید . اما در غیاب وی مسترها و اطرفیان وی این فعالیت های غیر قانونی و بدون مجوز را ادامه دادند که از طرق قانونی با آنها برخورد شد.

نکته مهم در این میان این است  که وی و اطرافیانش همواره می کوشیدند به فعالیت های خود صبغه ای عقیدتی ببخشند و آن را فکری جلوه دهند . اما در همان زمان هم رگه هایی از گرایش های سیاسی در این فرقه دیده می شد.

به تازگی اما این فرقه با دستور العملی  34 بندی خواهان اتحاد تمام فرقه انحرافی برای مقابله با جمهوری اسلامی شده است تا تمام ادعاهایی که لیدر این فرقه درباره غیر سیاسی بودن فعالیت ها عرفان حلقه مطرح می نمود کذب بودنشان عیان شود .

در بخشی از این دستورالعمل آمده است:« تشکیل حلقه وحدت با همه جریان های معنوی دراویش، تصوف،قادریه و نعمت اللهی،سای بابا، کریشنا،فالون دافا،علم حق و عدالت،اکنکار،ایلیا رام الله،هنرهای رزمی،موج سبز، هواداران پائولو کوئیلو، هواداران آیت الله بروجردی و همه گروهها و سازمان های مخالف حکومت ولایت فقیه»

دیگر بندهای این منشور مضحک نیز دلات تام بر فعالیتهای ضدانقلابی و سیاسی ای دارد که با ادعاهای عرفانی این فرقه انحرافی در تضاد کامل است . با این وصف مشخص است که این فرقه انحرافی که از آغاز ماهیت فعالیت های آن برای دستگاههای امنیتی مشخص شده بود با کنار انداختن ماهیت ظاهری خود به  دلیل شکل گیری اش رجعت کرده است . دلیلی که کاملا سیاسی و ضد انقلابی است نه عرفانی و تعالی گرا!

منبع:فردا

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

www.MASAFPORTAL.com

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

سند محرمانه/ چِکی که به عشق خمینی سوزانده شد

این سند به عنوان آیینه ی تمام نمای عشق یک ملت به امامشان، احتیاج به هیچ شرح و توضیحی ندارد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، آن چه در پیش رو دارید، گزارشی است از یکی از مخبران ساواک که شانزده روز قبل از فرار شاه از کشور و 32 روز قبل از ورود امام خمینی به ایران (دهم دی ماه 1357) تنظیم شده است. این سند، به عنوان آیینه ی تمام نمای عشق یک ملت به امامشان، احتیاج به هیچ شرح و توضیحی ندارد. در سال روز بازگشت آن امامِ مجاهدان به سرزمین عاشقان و دلباخته گانش، با مرور این سند تاریخی، یاد آن پیر و مراد را گرامی می داریم:

[متن سند]
تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
اداره دوم-32د
10/10/1357
موضوع: قشریون
خبر واصله حاکیست:
در ساعت 1830 مورخه 22/9/1357 دو دستگاه خودرو شخصی که یکی از آنان پژو به شماره 35328 ـ تهران ل بود در خیابان ‌آیزنهاور با یکدیگر تصادف نمودند که به خودرو دیگر مبلغ 60000 ریال خسارت وارد گردید و افسر راهنمائی ضمن کشیدن کروکی تصادف اظهار نمود من کروکی را کشیدم ولی شما باید پولش را از خمینی بگیرید هر دو راننده ناراحت شدند و راننده پژو مزبور چکی به مبلغ 70000 ریال نوشت و اظهار داشت (فدای یک ریش خمینی، و بلافاصله راننده خودرو بعدی چک را گرفته و ضمن سوزانیدن آن در جلو جمعیت اظهار نمود فدای خمینی).
ارزیابی خبر: قابل تحقیق و بررسی است.
طبقه بندی: خیلی محرمانه

[تصویر اصل سند]

منبع: مشرق نیوز